زمان بارگذاری صفحه: 1.65 ثانیه
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
قالب گراف
تــنــهــایــی ایــن نــیــســت

تــنــهــایــی ایــن نــیــســت کــه هــیــچـکس اطـرافـت نـباشه

ایـن نـیست کـه با کسی دوســت نـباشی!

این نــیست که آدمی گـوشــه گـیـر باشی!

ایـن نیست که کسی باهـات حـرف نـزنـه!

ایـن نـیـست کـه هیچوقت نـتـونی خوشـحـال باشی!

این نـیسـت که کـسـی دوسـتـت نداشته باشه!

تـنـهـایی ، یـه حـس درونیه!

تنهایی یـعـنـی " هیچکس نمیفهمه حالت بده "


همیشه فکر می کردم

همیشه فکر می کردم اینکه بی دریغ به کسی محبت کنی...

هواشو داشته باشی...به یادش باشی...

باهاش صادق باشی...بهش آرامش بدی...

دوستش داشته باشی...

میتونی اون آدم رو برای همیشه توزندگیت داشته باشی...

چیزی نگذشت که فهمیدم زهی خیال باطل...

اگه قرارباشه کسی برای همیشه بمونه...باید تشنه نگهش داشت.

تشنه محبت و دوست داشتن...

واگه سیربشه میره...

کسی که باید ازش دریغ بشه تاهمیشگی بشه.

موندنش هیچ ارزشی نداره...

بخاطرهمینه که دیگه...نه بحث میکنم...نه توضیح میخوام...

نه توضیح میدم...نه دنبال دلیلم...نه دلیل میارم...

فقط وفقط میبینم وسکوت میکنم وفاصله میگیرم...


خیلی ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﮐـــــــﻪ "ﺑﯽ ﺗــــــﺎﺑﻢ"

خیلی ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﮐـــــــﻪ "ﺑﯽ ﺗــــــﺎﺑﻢ"

ﺩﻟـــــــﻢ ﺗــــــــﺎﺏ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ !

ﻭ ﯾﮏ ﻫــــُــﻞِ ﻣﺤــــﮑﻢ . . .

ﮐـــــﻪ ﺩﻟﻢ ﻫــُـــﺮّﯼ ﺑﺮﯾﺰﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ . .

ﻫﺮ ﭼـــــﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﻠﻨﺒﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺭﺍ


سلام بر پاییز

با سکــــــوت می گذرد تا برگی نریزد
و خویش را برای سفـــــری آماده می کند
لحظاتی نمانده است
گذر از جـــــــاده فصل
که تحمل آن را غـــــــم پاییز تواند و بس
تابستان در کشـــاکش گــذر زمان
زخم بـر پیکر ودلی پـر خون با غــم بسیار
که همه را در پاییــــــز گذاشت و رفت
همین شد که پاییــــــز را غمی جانکاه دارد
و همراه آن هست
وسر در گریبان دارد از غـــــم دوست
و فقط به گوشه ای نشسته احساس خــــود را
با باد و برگـــــــــ زمزمه می کند
غم و رنگ و صدای سکوت جلوه پاییــــــــز
ریزش غــــــــم را در پرواز برگ که جدا از
شاخه شد و چرخ زنان خویش را درمسیر باد
نهاد تا رنگ غمش را با غــــــم دیگران شریک سازد
سلام بر پاییز
سلام بر همدم غـــــــــم عاشـ♥ــق
سلام برفصل عاشــــ♥ــــــقانه های غمناکـــــــ
سلام بر ریزش برگهای ز معشـــــوق جدا
سلام بر کوچه و خیابان که فــــــرش شـده
از رنگهایی پاییـــــــزی
و سلام بر خدای رنگــــــ

 


همیشه از تو نوشتم …

همیشه از تو نوشتم …
از تو گفتم …
از تو و احساست
این اولین بار هم که میخواهم از خودم بنویسم
از خودم و احساسم حرف بزنم
فقط میتوانم بگویم
“بی تو بی نفسم”

 


پيراهن سياه

روزگارم راسیاه کرده اند
آن وقت میگویند شب است !
اینجا تا پیراهنت را سیاه نکنند نمی فهمند چیزی رااز دست داده ای !

 


ولنتاین همتون مبارک .
ولنتاین همتون مبارک .

امیدوارم اونایی که تا الان عشقشونو پیدا نکردن خیلی‌ زود عاشق بشن و به آرامش برسن. 
پیشاپیش " سپندارمذگان " روز عشق ایرانی‌ رو هم تبریک میگم . 

خیلی‌ دوستتون دارم . لحظه‌هاتون رنگی‌ باشه .


تو...
روزها پر و خالی می شوند ,
مثل فنجان های چای
در کافه های بعد از ظهر!!!
.
اما ...
هیچ اتفاق خاصی نمی افتد!
اینکه مثلا تـــــــــو ، 
ناگهان
.
.
.

در آن سوی میز نشسته باشی !



فقط باش
فقط باش
همین که هستی کافیست !
دور از من
بدون من
چه فرقی میکند ؟
گل میخری !
خوب است
برای من نیست ؟!
نباشد !
همین که رختمان زیر یک آفتاب خشک میشود کافیست
دلخوشم به این حماقت شیرین . . .

تولدم مبارك ...
هنوز نمی دانم
هر سال که میگذرد ،
یک سال به عمرم اضافه می شود

یا یک سال از عمرم کم می شود !!


امروز تودلمه ...


ليست صفحات
تعداد صفحات : 195