تبلیغات
چراغ سیاه تنهایی را در اتاقم نهاده ام
و تاریکی و تنهایی فضای اتاقم را پوشانده است
سالهاست که دیگر صدای خودم تنهای صدای ماندگار گشته
زمزمه های لرزان و اشکهای ریزان
دیگر حتی نعره هایم نیز شنیده نمی شوند
به انتظار نشسته ام اما از انتظار نیز خسته شده ام
مرگ نیز مرا لایق بردن نمی داند
به کجا پناه ببرم
- زمان انتشار: 26 بهمن 1394
-
نظرات()
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .